بیا به مجلس دفن
که مصرف ختم است
بیا که این صنعت نسخ در رمیدن روح
و برای نخل
بیا که برای درآمد داد
و در ازای بریدن آن مرگ را پی مود
بیا که دیگرِ ما برای رفتن رود
و دیگرِ او برای راویِ گور
و من که به دانوب
بیا
بیا که برای چهار گوش تو شاید
و برای باعث گوش تو بی رسم است
و در این بیان دفن
ای مصرف محزون حباب در حجامت فرق
ای ورای رمیده به در
ای کر
بیا که تو تدفین است
در تقطیر ترانه ی سرع
و چکیدن قطره ی زرد
و گشودن انجیر
بیا